ترویج کارآفرینی دکتر غلامحسین حسینی نیا4
نوشته شده توسط : محمد رضا ثمری

thumb1

دانشکاه تهران

دانشکده کارآفرینی

 

7 سوال مربوط به آموزش و ترویج کارآفرینی

درس :ترویج کار آفرینی

 

 

 

استاد : جناب آقای دکتر حسینی نیا

 

 

 

دانشجو: مسعود پیامی

شماره دانشجوئی : 660189068


1. تعریفی از ترویج کار آفرینی بر اساس تعاریف ارائه شده بنویسید.

بر ای ترویج کار آفرینی تعاریف بسیار زیادی ذکر شده است که می­توان خلاصه­ای از این تعاریف را بصورت زیر آورد :

کلمه ترویج در معنای خاص معادل واژهExtension است. این کلمه از Extend مشتق شده که به معنای کشیده شدن،امتداد داشتن،دراز شدن،امتداد یافتن و توسعه یافتن است.بنابراینExtension نیز به معنای کشش،کشیدگی،امتداد،تمدید،بسط،توسعه،انبساط،رسائی،احاطه و گسترش دادن آمده است. ترویج به معنی رواج دادن،رونق دادن وروا کردن چیزی است که با توجه به معنای آن می توان گفت که ترویج در هر کاری می تواند مصداق پیدا کند و حیطه عمل آن وسیع است

ترویج کار آفرینی ، کوشش بمنظور گسترش فرهنگ ، نگرشها و فعالیت­های کار آفرینیانه در میان افراد و قشرهای  مختلف جامعه است . فراهم نمودن فضا ، بستر و شرایط برای کار آفرینی که هدفی بلندمدت در جامعه است از رویکردهای توسعه کارآفرینی است . افزایش انگیزه ، توانمند سازی ، کسب مهارت و میل افراد به ایجاد و راه اندازی کسب و کارها و حمایت رده­های مختلف اجتماعی از این گونه کسب و کارها را می­توان به اهداف کوتاه مدت تعبیر نمود. فراهم نمودن بسترهای فرهنگی و افزایش و تغییر ظرفیت­های جوامع پیش زمینه رسیدن به اهداف کار آفرینانه چه از لحاظ کوتاه مدت و چه از لحاظ بلند مدت است. توجه به ابعاد مختلف برنامه های ترویج کار آفرینی که می­تواند شامل عوامل متعددی باشد سبب ترغیب تعداد زیادی از افراد در ایجاد و راه اندازی کسب و کارهای کار آفرینی بشوند که می توان به افزایش علاقه و انگیزه در افراد ، دسترسی به عوامل فرصت ساز و کسب مهارتهای مورد نیاز اشاره نمود.

اما اگر بخواهیم تعریفی از ترویج داشته باشم میتوان گفت که ترویج فرآیند آگاه سازی افراد نسبت به کار آفرینی و تبیین اهمیت آن در دنیای امروز ضمن توجه به مخاطبان ،ایجاد انگیزه در مخاطبین به طرق مختلف با تاکید بر مزایای اقتصادی ، اجتماعی و فردی ، آموزش مهارت های لازم برای شروع و توسعه کسب و کار بر اساس علایق مخاطبین و در آخر پیگیری موضوع کارآفرینی بشکل مستمر برای جلوگیری از کاهش انگیزه و حلا مشکلات ناشی از این فرایند و تلاش برای رفع این مشکلات است.

2.   خرده فرهنگ­های موجود درکشور ما که به عنوان عامل بازدارنده ترویج کارآفرینی هستند را نام ببرید و برای آن ر اهکاری را ارائه دهید.

         فرهنگ كارآفريني به عنوان يكي از خرده فرهنگ هاي اساسي كشور و در راستاي تحقق نظام ملي نوآوري نيازمند بازنگري، بازپژوهي و مهندسي دوباره است. توسعه فرهنگ نوآوري و كارآفريني، بدون يك نظام مديريتي كارآمد، يك نقشه دقيق راه و يك تقسيم كار ملي در اين حوزه، محقق نخواهد شد بدون شك، توسعه فرهنگ كارآفريني در كشور مستلزم عزم و اراده جدي مديران در سطوح كلان، مياني و خرد، مشاركت حداكثري جامعه دانشگاهيان و صنعتگران و متخصصان و دست­اندركاران اين حوزه و همچنين تخصيص بهينه منابع و امكانات مورد نياز هم از حيث منابع سخت­افزاري و هم منابع نرم­افزاري و سرمايه هاي فكري و انساني است. در حقيقت، اساسي­ترين بُعد از ابعاد متنوع و پيچيده تحقق و توسعه نظام ملي نوآوري در كشور، بُعد فرهنگي و در يك معنا فرهنگ نوآوري و كارآفريني است كه بايستي مورد عنايت و بذل توجه خاص سياستگذاران، مديران و برنامه ريزان كشور در سطوح و عرصه هاي مختلف قرار گيرد؛ چراكه تأمين و تدارك تمامي الزامات و پيش­نيازهاي تحقق نظام ملي نوآوري در كشور، بدون توجه به ابعاد فرهنگي آن، نتيجه اي حداقلي و غيراثربخش را در پي خواهد داشت.( زالی –محمد رضا ، 1387 ).

    از مواردی که می­توان بعنوان خرده فرهنگ در جامعه ایران به آن اشاره کرد عبارتند از:

1.     ترس از شکست و عدم قبول ریسک پذیری در ایجاد کسب و کار جدیدی همراه با نوآوری بدلیل

تجربیات گذشته افرادی که در کارشان شکست خورده­اند و هیچ گونه حمایتی از آنها نشده است.

2.      فرهنگ سازماني ازجمله خرده فرهنگهاي يك جامعه است كه به دليل ارتباط بسيار نزديكي كه با كارآفريني دارد، بر اين پديده تاثيرگذار است .

3.     داشتن این باور اجتماعی که افراد جوان توانایی راه اندازی کسب و کار و پذیرش ریسک را ندارند لذا گرایش به تامین مالی آنها برای این منظور بسیار کم استو

4.     عدم وجود تفکر کار تیمی در کسب و کار و گرایش شدید به انجام فعایت ها بصورت فردی .

5.     عدم تحمل ابهام و ریسک پذیری سرمایه گذاران بدلیل ترس از ، از دست دادن سرمایه.

6.     وجود فرهنگ کسب و کار واسطه گری بجای فرهنگ مولد بدلیل گرایش بیشتر مردم به ریسک گریزی و رفاه طلبی ، توجه به منافع فردی بجای منافع ملی و گروهی

7.     وجود فرهنگ غالب گرایش بیشتر مردم به فعالیت در بخشهای دولتی و خدمات دولتی بنا بدلایل داشتن پرستیژ اجتماعی ، احساس امنیت شغلی و مالی با کمترین هزینه و تلاش .

8.     عدم تشویق کارآفرینی در فضای کسب و کار در ایران بدین معنا که جایی برای تشویق خلاقیت ، ایده پروری ، ریسک پذیری وجود ندارد.

9.     عدم حمایت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از نظر کارآفرینی .

10.عدم تاکید نظام تعلیم وتربیت بر توسعه کار آفرینی .

11.عدم مشارکت رسانه ها در توسعه و فرهنگ کار آفرینی در جامعه بعنوان ابزار فرهنگ سازی .

        فرهنگ كارآفريني به عنوان يكي از خرده فرهنگ هاي اساسي كشور و در راستاي تحقق نظام ملي نوآوري نيازمند بازنگري، بازپژوهي و مهندسي دوباره است. توسعه فرهنگ نوآوري و كارآفريني، بدون يك نظام مديريتي كارآمد، يك نقشه دقيق راه و يك تقسيم كار ملي در اين حوزه، محقق نخواهد شد بدون شك، توسعه فرهنگ كارآفريني در كشور مستلزم عزم و اراده جدي مديران در سطوح كلان، مياني و خرد، مشاركت حداكثري جامعه دانشگاهيان و صنعتگران و متخصصان و دست­اندركاران اين حوزه و همچنين تخصيص بهينه منابع و امكانات مورد نياز هم از حيث منابع سخت­افزاري و هم منابع نرم­افزاري و سرمايه هاي فكري و انساني است. در حقيقت، اساسي­ترين بُعد از ابعاد متنوع و پيچيده تحقق و توسعه نظام ملي نوآوري در كشور، بُعد فرهنگي و در يك معنا فرهنگ نوآوري و كارآفريني است كه بايستي مورد عنايت و بذل توجه خاص سياستگذاران، مديران و برنامه ريزان كشور در سطوح و عرصه هاي مختلف قرار گيرد؛ چراكه تأمين و تدارك تمامي الزامات و پيش­نيازهاي تحقق نظام ملي نوآوري در كشور، بدون توجه به ابعاد فرهنگي آن، نتيجه اي حداقلي و غيراثربخش را در پي خواهد داشت.) زالی –محمد رضا ، 1387 )در فرهنگ كارآفريني, افراد در سايه مشاركت و كارگروهي, به انجام فعاليت ‌ها مي پردازند. آنان مخاطره‌پذير و ريسك‌پذيرند يعني نسبت به موقعيت, شرايط, امكانات و آينده خويش ريسك كرده و براي كسب موفقيتي محتمل مبارزه مي نمايند. اين فرهنگ و روحيه مخاطره‌پذيري بايد در ميان متوليان و حمايت‌كنندگان از كارآفرينان نيز وجود داشته باشد. به عبارت ديگر، كارآ‏فرينان همواره قادر به تأمين تمامي سرمايه و امكانات موردنياز كسب ‌و كار خود نيستند و بايد دولت يا ديگر حاميان مستقل، حاضر به پذيرش ريسك مورد نياز كارآ‏فريني بوده و سرمايه­گذاري مخاطره‌پذير را محقق نمايند. علاوه بر آن، تعميق و گسترش فرهنگ كارآفريني، بستري مناسب به منظور بسط عدالت اجتماعي در جامعه فراهم مي نمايد. در جامعه كارآفرين، تمامي افراد از فرصت ‌هاي برابري برخوردارند. در اين جامعه، سرمايه و زمين منشأ توليد ثروت نيست، بلكه قدرت تفكر، ايده­پردازي و توليد دانش است كه ثروت مي آفريند و افراد هوشمند، خلاق، صاحب‌انديشه و مصمم، شانس افزونتري براي موفقيت دارند و صاحبان سرمايه‌هاي كلان ديگر قادر نيستند ثروت را در انحصار خود نگه‌ دارند(برون، 2007).

3. مهمترين موانع راه‌اندازي كسب و كار توسط جوانان؛ از ديدگاه ILO

(مأخذ:موانع توسعه كارآفريني در ايران با تأليف دكتر زالي، دكتر رضوي/ انتشارات دانشگاه تهران-دانشكده كارآفريني)

نحوه نگرش فرهنگي اجتماعي به كارآفريني جوانان   

-          ارزشها و باورهاي فرهنگي                                                                                                       

-          عدم توجه به مفاهيم غني مذهبي

-          نبود مشروعيت اجتماعي از مفهوم كارآفريني

-          عدم توجه به محيط فردي(خانواده، دوستان و...)

-          نبود منزلت اجتماعي براي كارآفرينان                                                       

محدوديت‌هاي آموزشي براي كارآفريني      

-          برنامه‌هاي آموزشي نا كافي

-          روشهاي نادرست يادگيري

-          غفلت از محيط دانشجويي

-          فقدان مدرسان كارآزموده

-          فقدان پيوند ميان آموزش و كسب و كار

-          فقدان زيربنايي فناوري اطلاعات و ارتباطات

-          عدم پذيرش آموزش كسب و كار

 

موانع اداري و قانوني          

1.نظام مالياتي غير حمايتي

2.رويه‌ها و هزينه‌هاي زياد ثبت كسب و كار

3.قوانين ورشكستگي

4.زمان و هزينه‌هاي مربوط

5.قوانين رقابت بي‌اثر

6.تغيير مكرر قوانين و فقدان شفافيت

7.حقوق مالكيت معنوي، حق كپي رايت، ثبت اختراع و علامت و....

 

ضعف خدمات حمايتي توسعه كسب و كار   

 

1.فقدان شبكه‌ها و امكانات ارتباطات بين عوامل   كسب و كار                             

2.فقدان آگاهي از خدمات حمايتي

3.فقدان آموزشهاي متناسب با آموزش گيرنده

4.فقدان مشاوران آموزش ديده و كارآزموده براي ايجاد و توسعه

5.فقدان مكانها و زيربناهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات

6.فقدان ساير خدمات موثر مورد نياز

4. تعاریف Mind map  ، Meta analysis  ، Meta evaluation را بنویسید .

نقشه ذهنی، نموداری درختی است که برای بیان کردن کلمات، ایده ها، فعالیت‌ها یا موارد دیگر مربوط به یک کلید واژه یا ایده مورد استفاده قرار می گیرد. این نمودار برای تولید، سازماندهی و ساختار دهی ایده‌ها و افکار به کار بسته می‌شود و در حل مسئله، فرایند تصمیم گیری و نوشتن می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.

عناصر یک نقشه ذهنی به صورت ادراکی و بر اساس اهمیت مطالب در قالب گروه ها، شاخه‌ها و قسمت‌های متفاوت قرار می گیرند. نقشه‌های ذهنی را می توان برای مرور حافظه نیز به کار بست.

نقشه‌های ذهنی با ارایه کردن یک نمای شعاعی، شکلی و غیر خطی مغز را در ضمن تلاش برای حل مسئله و فعالیت‌های سازمان دهی، به سمت طوفان فکری هدایت می کند. اگر چه شاخه‌های یک نقشه ذهنی نشانگر ساختار سلسله مراتبی درختی است، اما قرارگیری شعایی آنها اولویت بندی معمول را مختل می‌کند که در این حیث با ساختارهای خطی متفاوت است. این رویکرد به سمت طوفان فکری کاربران این نمودار را تشویق می‌کند که مفاهیم را بدون میل به استفاده و آغاز یک قالب فکر خاص به یکدیگر متصل کنند.

نقشه ذهنی را می توان با همان ایده ترسیم مفاهیم رسم کرد. اولی بر مبنای سلسله مراتب شعاعی و ساختار درختی ای است که ارتباط بین مفهوم کلیدی و شاخه‌ها را نشان می دهد، در حالی که در ترسیم مفاهیم، اتصال بین مفهوم‌ها به شکل هایی متنوع تر صورت می پذیرد.

اصطلاح فراتحلیل اولین بار گلاس (Class) رئیس انجمن تحقیقات آموزشی امریکا در سال۱۹۷۶به کار برد. به منظور ارائه تعریفی از فرا تحلیل اجازه دهید عناصر تشکیل دهندهآن را مورد بررسی قرار دهیم. تحلیل ، عبارت است از شکستن کل به قسمت های مختلف بهمنظور تعیین ماهیت آن. این عمل در تحلیل آماری، با قرار دادن اجزاء در درون ترکیبها برای نشان دادن عوامل مورد پژوهش انجام می شود.

در روش فراتحلیل هر دوفعالیت به کار برده می شود: ابتدا از طریق شکستن اجزاء کل به ماوراء و فراتر از کلاولیه می رسیم و سپس تحلیل اولیهصورت می گیرد. سرانجام تحلیلترکیب شده ثانویه اطلاعاتی را نشان می دهند که اطلاعات اولیه نشان نمی دهند، بهعبارت دیگر در فراتحلیل ابتداء اطلاعات از منابع اولیه استخراج ، سپس با یکدیگرترکیب می شوند سرانجام یک کل جدید حاصل می شود. گلاس فراتحلیل را بصورت زیر توضیحداده است:

اصل اساسی و عملی در این روش عبارت است از ترکیب نتایجتحقیقات مختلف و استخراج نتایج جدید و منسجم و حذف آنچه کهموجب سوگیری در نتایج نهایی می شود. فراتحلیل، تحلیل تحلیل هاست. به این معنی که ازطریق تحلیل اولیه ( تحلیل مقدماتی داده ها) به تحلیل ثانویه (تحلیل مجدد داده ها) می پردازد.

در روش فراتحلیل ،پژوهشگر با ثبت ویژگیها و یافته ها ی توده ای از پژوهش های گذشته، در قالب مفاهیم کمی، به صورت کمی آنهارا آماده استفادهاز روش نیرومند آماریمی کند. برای برخی از این تصور پیش می آید که فراتحلیل حرفتازه ای برای گفتن ندارد و با ظاهری فریبنده و اسمی جذاب همان گفته های کهنه رامطرح می کند اما در واقع چنین نیست و فراتحلیل در برگیرنده مطالب جدیدیاست.

روتشتاین معتقد است که موفقیت این روش مستلزم این است که سطح پیچیدگیروش هایی است برای ترکیب پژوهشهای انجام شده بکار برده می شودمتناسب با سطح پژوهش هایی باشد که پژوهشگر آنها را ترکیب می کند، از نظر پیچیدگی سهروش مختلف به شرح زیر وجود دارد.(  Wikipedia)

 

۳- مراحل اجرای روش فراتحلیل


برای اجرای روش فراتحلیل ابتدا حوزهای را انتخاب کنید کهنتایج پژوهشهای انجام شده در آن حوزه دو پهلوو یا مشتبه کننده باشد. سپس مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید:

1.    شناسائی منابع و ارزش یابی نتایج پژوهش ها

2.    ترکیب و تلخیص نتایج پژوهش های انتخاب شده و مقایسه آنها با یکدیگر

3.   ارزش یابی نتایج فراتحلیل به منظور کاهش خطا(  Wikipedia)

تعریف عملکردی فرا ارزشیابی :

فرا ارزشیابی عبارت از فرایند کسب کردن، تعیین کردن و بکار بردن اطلاعات توصیفی و قضاوت در مورد مفید بودن، عملی بودن، صحت و دقت و ماهیت سیستماتیک، اجراء دقیق، کامل، با احترام و مسئولانه، به منظور راهنمایی و ارزشیابی و گزارش توانائی ها و نقاط ضعف می باشد (استافیل بیم، 2007،ص 651,استافیل بیم، 2000، ص  96). فرا ارزشیابی وظیفه حرفه ای ارزشیابی کننده می باشد. برای دستیابی به این وظیفه ارزشیابی باید مرتبا مددجویان را در زمانیکه خدمت می گیرند ارزشیابی کند. فرا ارزشیابی همه شغلها از جمله حسابداران، مهندسین، معماران، حقوق دان ها، افسران پلیس، مدیران رستوران و هتلها، قاضی، ارائه کنندگان بهداشت عمومی، مدیران دانشگاه و مدرسه، مدیران ترافیک هوایی، اورژانس، روحانیون، پرستاران، پزشکان، دندانپزشکان، داروسازان، معلمان، رهبران ملی و بطور کلی همه ارائه دهندگان خدمات عمومی را در بر می گیرد. از طرفی از طریق فرا ارزشیابی می توان به کیفیت ارزشیابی، ارزیابی پیشرفت مطالعات فردی در ارتباط با توسعه روشهای ارزشیابی، ابزار و اعتبار سرویسهای خدماتی به مددجویان پی برد. (استافیل بیم، 2007، ص 649).

فرا ارزشیابی عبارت است از ارزشیابی از سیستم ارزشیابی , ابزار ارزشیابی یا ارزشیابی از برنامه میباشد(سایت پاراسکوپرا).

 فرا ارزشیابی حیطه وسیعی از ارزشیابی را شامل می شود.ارزشیابی ممکن است خوب ,متوسط یا ضعیف باشد یا خیلی از ارزشیابیها ممکن است اشتباهی باشدبرای مثال:روش کار,طراحی,مشارکت,یافته هاو...اگر این مشکلات تشخیص داده نشود ارزشیابی اشتباه میشود.بنابر این بوسیله فرا ارزشیابی این مشکلات تشخیص و بر طرف میشوند(استافیل بیم، 2007، ص 649).

 اهمیت فرا ارزشیابی:

اهمیت فرا ارزشیابی از این جهت است که به مصرف کنندگان کمک می کند تا در مورد استفاده از محصولات، برنامه ها، خدمات و موارد دیگری که استفاده می کنند, تصمیم گیری کنند.مردم به فرا ارزشیابی نیاز دارند زیرا به آنها کمک می کند تا دیدگاه های ارزشیابی استفاده از یافته ها با اطمینان و گزارشهای غلط و صحیح را تعیین کنند. اساسا فرا ارزشیابی به استفاده کننده از خدمات کمک می کند، از نتایج و محصولات غیر قابل اعتماد اجتناب کنند و از عقل خود برای ارزشیابی اطلاعات استفاده کنند(استافیل بیم، 2007، ص 649 و 650).

کسانی که دوست ندارند ارزشیاب حرفه ای باشند ولی ناظر سیستمهای مختلف هستند, به فرا ارزشیابی نیاز دارند. زیرا به آنها کمک می کند، تا مطمئن شوند سرویسهای ارزشیابی موسسه ,مناسک اخلاقی، تکنیکی، عملکردی، قابل استفاده, به موقع، کارآمد و ارزشمند هستند. همچنین با توجه به اینکه ارزشیابی شامل: برنامه، پر سنل، حرفه های گوناگون و دانش آموزان می باشد. بنابراین, مسئله مهم این است که هر سیستمی شایستگی و استعداد افراد، کیفیت آموزش، تجربیات و استانداردهای عملکردی را بررسی کند (استافیل بیم، 2007، ص 649 و 650).

 

5.     ساختارهای مرتبط با کار آفرینی در کشور ما کدامند؟

   


● دستگاههای مرتبط با کارآفرینی

وزارت کار و امور اجتماعی

استراتژی‌های وزارت کار و امور اجتماعی برای مدیریت توسعه کارآفرینی در کشور :
الف) توسعه اشتغال مولد و پایدار براساس شکوفایی اقتصادی و مزیت‌های کشوری و منطقه‌ای و راهبری مناسب بنگاه‌های کسب و کار و کارآفرینان با تنظیم بازارهای چهارگانه (کالا و خدمات، سرمایه، کار، پول)


ب) حمایت و توسعه شرکتهای مادر تخصصی و مراکز رشد کارآفرینی و خوشه‌های صنعتی
ج) توسعه زمینه‌های اشتغال و فرصت‌های شغلی جدید با حمایت و هدایت کارآفرینان و نیروهای خلاق و مبتکر

د) بهره‌گیری از امکانات و ظرفیت‌های تمامی دستگاه‌ها در امر اشتغال و کارآفرینی
برای تحقق استراتژی‌های فوق، در تشکیلات وزارت کار و امور اجتماعی یک معاونت، تحت عنوان معاونت کارآفرینی پیگیر تحقق استراتژیهای فوق می باشد. همچنین در این رابطه و بمنظور تقویت موضوع و توجه بیشتر دستگاهها به موضوع کار آفرینی ، با پشنهاد وزارت کار و امور اجتماعی ( معاونت کارآفرینی) و تصویب هیات وزیران در سال ۱۳۸۴ کلیه وزارتخانه ها موسسات دولتی که حیطه اختیارات و وظایف آنها مرتبط با موضوع کارآفرینی می باشند بر حسب تشخیص وزارت کار و امور اجتماعی می توانند به ایجاد دفاتر کارآفرینی اقدام نمایند که شرح وظایف دفتر مذکور تدوین و ارایه گردیده است.
همچنین درسال ۱۳۸۵نیز وزارت کار و امور اجتماعی در جهت توسعه کارآفرینی و حمایت از مراکز رشد پارکهای فناوری متن مصوبه ای را جهت تصویب به هیات وزیران ارایه نموده است .


 مراکز رشد و پارک‌های علم و فنّاوری در ایران

افزایش روزافزون فاصله بخش‌های اقتصادی با دانشگاه‌ها و موسسات فنّاوری موجب پیدایش سازمان‌های جدیدی با عنوان مراکز رشد و پارکهای فناوری با هدف کاهش این فاصله و کاربردی کردن نتایج تحقیقات در جامعه گردیده است. این سازمان‌ها که در ابعاد مختلف و با طیف گسترده‌ای از شرح وظایف ایجاد شده‌اند، همگی یک هدف مشترک یعنی کمک به تکمیل حلقه‌های واسط مابین بخش‌های اقتصادی جامعه (صنایع، کشاورزی و خدمات ) و بخش‌های علمی‌ و آموزشی جامعه ( دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی) را تعقیب می‌نمایند. علاوه بر این افزایش ضریب موفقیت واحدهای فنّاور از طریق اجتماع آن‌ها در یک محل و کاهش هزینه‌های آن‌ها به کمک ارائه خدمات پژوهشی متمرکز از دیگر اهداف اصلی این سازمان‌ها به شمار می‌روند. موفقیت این سازمان‌ها، که در بسیاری از کشورها نقش اساسی در رشد، توسعه علمی ‌و اقتصادی داشته، موجب تکثیر سریع این الگو در کشورهای مختلف شده است. بسته به ظرفیت علمی‌ و اقتصادی، این سازمان‌ها به لحاظ حجم فعالیت در سه رده مختلف مراکز رشد واحدهای فنّاور، پارک‌های علم و فنّاوری و شهرک‌های علم و فنّاوری در جهان شکل گرفته‌اند.

معاونت علوم و فناوری نهاد ریاست جمهوری


رئوس برنامه‌های معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری که وظیفه راهبری، هماهنگی، حمایت و پیشبرد امور راهبردی مربوط به علم و فناوری در کشور را عهده‌دار است بشرح زیر می‌باشد.
۱) تحول در سامانه علم و فناوری از طریق :


باز تعریف هدفها و مأموریتهای مراکز موجود در سامانه اعم از دانشگاه، مرکز پژوهش، مرکز تحقیق و توسعه صنعتی، پارک و شهرک علم وفناوری

      مهندسی ساختار موجود (تعدیل، تصحیح، ادغام و ایجاد مراکز)

      تحول در اصول ضوابط برآورد و توزیع بودجه‌های پژوهشی

      نظارت و ارزیابی و اعمال بازخورد‌های حاصل شده

۲) کمک به ایجاد و تقویت نهضت تولید علم و جنبش نرم‌افزاری

      تشکیل دفتر با ستاد نهضت تولید علم و جنبش نرم‌افزاری در معاونت که وظیفه آن:
 
     هماهنگ سازی و ارتقای جشنواره‌ها و جایزه‌های علمی موجود در کشور

     کمک به عرضه دانش‌های ایرانی به مجامع جهانی بویژه در حوزه معارف اسلامی و رشته‌های علوم انسانی

۳) همکاری نزدیک با حوزه‌های علمیه
تولید و توسعه بومی کلان فناوریهای نوین
تشکیل بنیاد ملی فناوریهای نوین در معاونت که وظیفه:
راهبری و حمایت از تولید، کسب و بومی‌سازی فناوریهای نوین
سیاستگذاری و راهبری عالی پروژه‌های ملی کسب و تولید فناوری
همکاری‌های بین‌المللی در جهت تامین منافع کشور در سطح گسترده
دفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری و ستادهای مرتبط با آن نظیر ستاد ویژه فناوری نانو هسته اولیه بنیاد ملی فناوریهای نوین را شکل خواهند داد.

۴) پشتیبانی و بهره‌مندی از نخبگان
حفظ و بکارگیری نخبگان و پشتیبانی از آنان در راستای ارتقاء تولید علم، فناوری و توسعه علمی و متوازن کشور و احراز جایگاه برتر علمی، فناوری و اقتصادی در منطقه براساس سند چشم‌انداز عبارت از اساسنامه نخبگان آورده شده است)
 تعیین جایگاه صندوق حمایت از پژوهشگران در بنیاد ملی نخبگان
۵) تحقق و تقویت همکاریهای دانشگاه و صنعت
اثربخش ساختن علم در جامعه و بهره‌گیری از دستاوردهای علمی در بخش‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی
تشکیل ستاد همکاریهای دانشگاه و صنعت در معاونت
برنامه‌های ستاد همکاریهای دانشگاه و صنعت
▪ برنامه‌ریزی و تامین حضور مدیران و کارشناسان ارشد صنعت در دانشگاه
▪ کمک به مسأله یابی واقعی در پژوهش‌های دانشگاهی
▪ تشکیل قطب‌های علم و صنعت
▪ اعطای جایزه به فعالان همکاریهای دانشگاه و صنعت
▪ ساماندهی فرصت مطالعاتی و تحقیقاتی استادان در صنعت و بازآموزی کارشناسان صنعتی در دانشگاه
سایر واحدهای مرتبط با معاونت علم و فناوری نهاد ریاست جمهوری بشرح زیر می‌باشند:
۱) بنیاد نخبگان
وظیفه بنیاد مذکور برنامه‌ریزی و سیاستگذاری برای شناسایی، هدایت، حمایت مادی و معنوی نخبگان، جذب، حفظ و توسعه علمی و متوازن کشور و احراز جایگاه برتر علمی، فناوری و اقتصادی در منطقه بر اساس سند چشم‌انداز کشور در افق ۱۴۰۴ می باشد.
۲) صندوق حمایت از پژوهشگران کشور
وظیفه صندوق ارائه کمک‌ها و خدمات حمایتی مادی و معنوی به پژوهشگران ایرانی اعم از حقیقی و حقوقی برای شکوفایی امور تحقیقاتی در راستای تولید علم و فناوری و بهره‌مند شدن مردم از نتایج آنها در کشور است.
۳) ستاد ویژه توسعه فناوری نانو
وظیفه ستاد بشرح زیر میباشد:
 دستیابی به سهم مناسبی از تجارت جهانی با استفاده از فناوری نانو
 ایجاد زمینه مناسب جهت بهره‌مندی از مزایای فناوری نانو در راستای ارتقاء کیفیت زنده به مردم
 نهادینه شدن توسعه پایدار و پویای علوم، فناوری و صنعت نانو
۴) دفتر همکاریهای فناوری
دفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری نیز در زمینه نیازسنجی، هماهنگی انتقال فناوری های پیشرفته و حمایت از تولید آنها در داخل کشور فعالیت می نماید.
● ساختار پیشنهادی مدیریت کارآفرینی
نتایج حاصل از مطالعات مبانی و تطبیقی انجام شده نمایانگر آنست که :
۱) در عصر حاضر نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران حیاتی است .
۲) توسعه کارآفرینی و کارآفرینان نیاز به حمایت دولت دارد.
۳) فناوری زیر ساخت کارآفرینی می باشد.
۴) فناوری موضوعی است فرابخش که دستگاهها و نهادهای متعددی در سطوح راهبردی و اجرایی در آن ذیمدخل میباشند.
۵) فقدان نهادی که با جایگاه قانونی و برخوردار از اختیاراتی که قانون برای آن وضع نموده است بتواند سیاستگذار و حامی ‌مراکز فنّاوری کشور باشد کاملا مشهود است.
۶) علی رغم اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی و اشتغال در کشور، تاکنون ساختار و مدیریت منسجم برای سیاستگذاری، برنامه‌ریزی، حمایت، هدایت و نظارت بر توسعه کارآفرینی در تشکیلات دولت استقرار نیافته و مجموعه اقدامات انجام شده به صورت پراکنده در حوزه‌های مختلف پیگیری می‌شود.


با توجه به موارد فوق ایجاد سازمان یا نهادی فرابخش در زیر مجموعه ریاست جمهوری برای تامین موارد فوق ضروری است. در ایجاد سازمان مذکور نیازی به گسترش تشکیلات دولت نمی باشد و میتوان از ادغام تشکیلات واحدهای موجود در نهاد ریاست جمهوری ( شامل: معاونت علم وفناوری ، بنیاد امور نخبگان، صندوق حمایت از پژوهشگران و دفتر همکاریهای فناوری ) و وزارت کار و امور اجتماعی (سازمان آموزشهای فنی و حرفه ای ) استفاده نمود.

 

6.     بهبود محیط کسب و کار در توسعه و ترویج کار آفرینی در کشور  را بررسی کنید.

شرایط و وضعیت موجود در عرصه اقتصاد جهانی نشانگر ضرورت تفکرات و اندیشه های نو در نظام اقتصادی کشور است. در این نظام مشخصاً لزوم بازنگری شاخص های اقتصادی و تعریفی جدید از آنها ضرورت می­یابد. در فضایی این چنینی است که رقابت پذیری ، سهولت کسب و کار و بهبهود محیط کسب و کار بوجود می­آید و نقش کار آفرینان در ترویج و گسترش کارآفرینی مخصوصاً صاحبنظران ، استادان و دانشجویان بیش از بیش پدیدار می گردد .

همگی اذعان دارند که هر کشوری شرایط و وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار خودش را دارد و نمی­توان شاخص های اقتصادی برآمده از الگوهای فکری و اقتصادی کشورهای دیگر را بعنوان ابزاری کارآمد در کشورمان در شکل کامل به منظور اصلاح و بهبهود کسب و کار بکار رود .

اگر بخواهیم تعریفی از فضای کسب و کار داشته باشیم می­توان به آن دسته اط عوامل موثر بر عملکرد بنگاههای اقتصادی اطلاق کرد که مدیران بنگاهها نمی توانند آنها را تغییر داده و یا بهبود بخشند. آزاد بودن و شفافیت قیمت ها ، رقابتی بودن بازار و حفظ حقوق مالکیت سه شرط لازم برای فعالیت اقتصادی بخش خصوصی و کارا بودن اقتصاد است و نقش دولت در بهبود این فضا و قراهم کردن شرایط مناسب جهت جذب فعالیت بخش خصوصی و ایجاد واحدهای کار آفرین و مولد بسیار مهم است .

اکثر نظریه پردازان و کارشناسان مسائل اقتصادی و اشتغال بر ضرورت توسعه کارآفرینی تاکید ویژه دارند و در عصر جهانی شدن نقش آن را در تحول اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... کشورها بسیار حائز اهمیت می­دانند و آنان کتر آفرین را .بعنوان فردی تعریف میکنند که متخصص پذیرفتن مسئولیت اتخاذ تصمیمات قانونی است که بر محل ، نوع و استفاده از کالا ها ، منابع یا نهادها تاثیر می­گذارند و کار آفرینی را فرآیند خلق ارزش ، همراه با منابعی منحصر بفرد جهت بهره برداری از یک فرصت می­دانند. کار آفرینان نقش خاصی در پیشبرد اقتصادی ، اجتماعی یک کشور ایفا می­کنند آنها عاملان تغییری هستند که به منظور ایجاد رفاه فعالیتهای اقتصادی انجام می­دهند . به این صورت که موجب خود اشتغالی شده و راههای در آمدزا برای دیگران فراهم می کنند. کار آفرینان نقش مهمی در زندگی اجتماعی بازی میکنند . آنها وظایف اقتصادی را انجام میدهند که اشتغال ر ا افزایش میدهد ، سازمانهای نوینی را ایجاد میکنند ، روشها و فرآیندهای جدید تولید کشف میکنند و دیگر فعالیتهای کسب و کار که موجب ارتقای رفاه جامعه میشوند را انجام می دهند.

امروزه کشورهای جهان گفته شومپیتر را ، مبنی بر اینکه کارآفرینی موتور توسعه است پذیرفته­اند ، چرا که کار آفرینی نقش اجتناب ناپذیری در بهبود بهره­وری و ارتقای رشد اقتصادی دارد. در واقع ، کارآفرینی با موفقیت فردی ،سازمانی و ملی مترادف است. در حقیقت رشد یا فقر یک کشور به کارآفرینی مردم بستگی دارد. مردم کارآفرین شم اقتصادی دارند و از موفقیت های کارآفرینی بهترین استفاده را می­کنند. زمانی که کار آفرین بعنوان یک شغل توسط بسیاری از اعضای جامعه پذیرفته شود توسعه در آن جامعه تسریع می یابد . پیداست که امروزه کسی به نقش مهم کارآفرینی در توسعه تردید نخواهد کرد. اما چگونه باید کارآفرینی را در جامعه ارتقا داد؟ یکی از عوامل موثر بر توسعه کار آفرینی ، محیط است.

دیدگاههای متداول مکاتب مدیریتی ، از هر پارادایمی که باشند ، اساس آنها را یک اصل واحد تشکیل می­دهد.مبنای این اصل ، دیدگاه سیستمی است. این اصل بیان میدارد که هیچ سازمانی در خلا فعالیت نمی­کند. همه سازمانها در درون یک محیط محصورند ، محیطی که بسیار بزرگتر از خود آنهاست. اما مهمتر اینکه سازمانها چه بخواهند و چه نخواهند ، با این محیط ارتباطی متقابل دارند. میزان تاثیر گذاری سازمان بر محیط به اندازه سازمان ، نوع فعالیت و متغیرهای دیگری بستگی دارد. گاهی این تاثیر بسیار ناچیز و غیر ملموس است در حالی که یک شرکت چند ملیتی با تکنولوژی بالا ، تاثیر قابل ملاحظه­ای بر محیط می­گذارد. اما سازمان از هر نوعی که باشد به شدت از محیط خود تاثیر می­­پذیرد. زیرا محیط نیازمندیهای آن را تامین می­کند ، ستاده های آن را خریداری می­کند و مهم تر اینکه بستر ارزشی و فرهنگی برای فعالیت آن فراهم می­کند . اگر محیط با فعالیت های کارآفرینانه سازگار نباشد بزرگترین مانع برای کارآفرینی خواهد بود.

 در حالی که یک محیط حمایتی کارآفرینان را تشویق می­کند که به تعقیب فرصت­های کسب و کار بپردازند، بنا به اعتقاد کالورید و آبلج ، درک یک محیط حمایتی و پر منبع در تصمیم کارآفرینان برای پیراه کارهای توسعه  و ترویج کار آفرینی در کشور :

عامل مهمی که جهت رشد و توسعه اقتصادی در کشورهاست وبعنوان استراتژیک ترین و مهمترین ابزار توسعه اقتصادی جوامع پیشرفته تبدیل شده است فرآیند کارآفرینی است. در واقع رشد و توسعه اقتصادی کشورها مرهون کارآفرینان و فعالیتهای کارآفرینانه است. از این رو، لازمه دستیابی به توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها، توسعه ی کارآفرینی است. توسعه ی کارآفرینی در ایران نیز به عنوان اجرایی ترین و عملی ترین استراتژی برون رفت از بن بست ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیازمند شناسایی و رفع موانع آن است. كارآفريني در دنياي امروز به عنوان پديده‌اي براي برون رفت از مشكلات اقتصادي و اجتماعي جوامع بوده و در حوزه اقتصاد از مباني ارزشي جامعه براي دستيابي به رشد و رفاه، قطع وابستگي و رسيدن به استقلال به شمار مي‌رود. نقش موثر سه مقوله دانش، مهارت و انگيزه در پيدايش كار آفريني، بسیار اهمیت دارد و لزوم توجه به فراهم کردن سازوکارها و  بسترهای فرهنگی ، علمی و اجتماعی از اولویت های ضروری در این  مقوله است. كارآفريني‌ به‌ فرايند شناسايي‌ فرصت‌هاي‌ جديد، ايجاد كسب‌ و كار و سازمانهاي‌ جديد، نوآور و رشد يابنده‌، براي‌ بهره‌برداري‌ از فرصت‌هاي‌ شناسايي‌ شده‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌ در نتيجه‌ آن‌ كالاها و خدمات‌ جديدي ‌به‌ جامعه‌ عرضه‌ مي‌شود. به‌ دليل‌ نقش‌ و جايگاه‌ ويژه‌ كارآفرينان‌ در روند توسعه‌ و رشد اقتصادي جامعه‌، بايد با حداكثر امكانات،‌ بيشترين بهره‌برداري‌ از دستاوردهاي‌ تحقيقاتي‌، و‌ آموزشي‌ در جهت‌ كارآفريني‌ و فعاليتهايي‌ در اين راستا داشته باشيم. تلاش  کنیم تا فعالیت ها بر روي شاخص‌هاي بين‌المللي كه فضاي كسب و كار را بر اساس آن رتبه‌بندي و سنجش مي‌كنند، متمرکز شوند. ترویج و گسترش کار آفرینی می تواند بشکل کاربردی و عملیاتی که در ذیل آمده در کشور نهادینه شود:

بخش علمی و دانشگاهی : روند تغییرات بین‌المللی و گذر از جامعه صنعتی به سمت جامعه اطلاعاتی، اتخاذ استراتژیهای جدید در دانشگاه ها را ضروری می نماید. دانشگاهها در جهت تغییر الگوهای آموزشی و پژوهشی و تغییر مهارتها و تواناییهای دانشجویان باید به تغییرات استراتژیک در حوزه های فرهنگی، پژوهشی اقدام نمایند، و  استراتژی تربیت کارشناس برای بدنه دولت را تغییر داده و به تربیت افراد کارآفرین و خلاق مبادرت ورزند و این امر محقق نخواهد شد مگر اینکه دانشگاه ها خود کارآفرین باشند. به عبارتی دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که در ان دانشجویان همواره به دنبال ایده های جدید و یا تکمیل ایده‌های خود هستند. ، لذا لزوم توجه به این بخش باید در اولویت قرار بگیرد. كارآفريني و ايجاد اشتغال بيش از هرچيز به ميزان و نحوه سرمايه گذاري در آموزش عالي و تحقيق و توسعهء كشور بستگي دارد. تحولات تكنولوژيك، رقابت جهاني و مشكلات منطقه اي، ما را بر آن مي دارد كه رويكردهاي خود را در تحقيق و توسعه مورد بازنگري قرار دهيم. توسعه اقتصادي و بهبود كيفيت زندگي مردم، بدون سرمايه گذاري در تحقيق و توسعه امكان پذير نخواهد بود. رسالت آموزش عالي شامل آموزش، پژوهش و خدمات اجتماعي است. ايجاد توازن بين اين عناصر پويايي دانشگاه را به همراه خواهد داشت. تحقيقات متناسب با نيازهاي جامعه و اجراي يافته هاي پژوهشي، نوآوري و اشتغال را به همراه خواهد داشت. اما دستیابی به موفقیتهای عملی در توسعه کارآفرینی در دانشگاه ها ممکن نخواهد بود، مگر اینکه بهبود فضای کسب و کار در ایران و شاخص های 10 گانه آن در اولویت قرار گیرد. از این رو رسالت دانشگاه ها ابتدا شناساندن اهمیت و ضرورت بهبود فضای کسب و کار برای دستگاه های اجرایی خواهد بود.

بخش کشاوزی :با توجه به تغييرات سريع اجتماعي- اقتصادي در سطح بين‌الملي، توجه به مسئله جهاني شدن در بخش‌هاي  گوناگون اقتصادي از جمله بخش كشاورزي، امري اجتناب ناپذير بوده و به سمت اقتصادهاي ملي و جهاني سوق يافته است، با توجه به آنكه كشاورزي محور توسعه اقتصادي كشور تلقي مي‌شود، از اين رو توجه به مسئله کارآفريني در کشاورزي امري ضروري جلوه مي‌کند .

 بخش نفت: سیاست گذاری، هماهنگی و نظارت بر توسعه کارآفرینی در صنعت نفت و بهره گیری از توانائیها و تجارب کلیه ذینفعان به منظور بهبود فضای کسب و کار و اشتغال و تولید ثروت را می توان با

توسعه و ترویج فرهنگ کارآفرینی در صنعت نفت ، شناسایی فرصتهای کارآفرینی به منظور افزایش فرصتهای شغلی ، شناسایی ، تشویق و ترغیب کارآفرینان به سرمایه گذاری و حمایت از آنها در جهت ایجاد بنگاههای کسب و کارکوچک و متوسط  و تدوین و تصویب قوانین و مقررات و پیشنهاد اصلاح آنها در جهت حمایت از اشتغالزایی و ایجاد و توسعه بنگاههای کسب و کار.

ایجاد SMEs  :در قرن بيست و يکم، SMEs بعنوان موتور توسعه اقتصادي کشورهاي در حال توسعه، منشاء اصلي اشتغال مولد و تمهيد محيط کارآفريني، تسريع درخلاقيت و نوآوري و گشايش فرصتهاي تجاري نوين محسوب ميشوند. بهر حال برای داشتن شرکت های بزرگ، توجه به موضوع تاسیس شرکت(SMEs) که تا حالا کمتر مورد مطالعه قرار گرفته، لازم و ضروری است. این موضوع به خاطر رکودهای اقتصادی در سال های اخیر بطور خاص مورد توجه قرار گرفته است. مخصوصاً دولت ها در دوره های بحرانی توجه بیشتری به این مسئله داشته و سیاستهای خودشان را به سوی تشویق برای تأسیس شرکتها با اهداف اصلی بهبود خود اشتغالی و افزایش رقابت اقتصادی، هدایت می کنند. شرکت های جدید اصلاحاتی را در روابط بازار، ایجاد و افزایش رقابت را بوسیله معرفی خدمات و محصولات جدید، فرایندهای جدید و تازه برای همان محصولات و خدمات، راههای بازاریابی جدید و غیره را مطرح کرده و آنها را به داشتن یک گروه خلاق و مبتکر وادار می کند، که لازمه تاسیس این شرکتها دو عامل است:

1.یک کارآفرین بالقوه، که یک شخص با انگیزه و با استعداد برای به وجود آوردن فرآیند.

2.ایجاد محیط مساعد برای تاسیس اینگونه شرکتها .

توسعه روستایی : امروزه کار آفرینی در تمامی مباحث توسعه جای خود را باز نموده است و بسیاری از محققان درصدد هستند تا بنا بر موضوع تخصصی خود زمینه توسعه کارآفرینی را در بخش های مربوطه بررسی نمایند . شاید در این بین یکی از مهم ترین مجموعه هایی که همواره به بحث کارآفرینی توجه ویژه داشته است ،توسعه روستایی می باشد . مهم ترین مبحث در بحث های توسعه روستایی ایجاد شغل های غیر کشاورزی است و در این راستا توانمند ساختن روستاییان از اهمیت زیادی برخوردار است .لذا لزوم توجه به کار آفرینی روستای که تفاوت کمی نه از لحاظ مفهومی بلکه از لحاظ  شیوه اجرای با  کار آفرینی شهری ضرورت دارد که این کار با تغییر نگرشها ،ایجا اعتماد بنفس و اطمینان از اهمیت کار آفرینی در توزیع ثروت به قشرهای پائین جامعه ، ایجاد حس مشارکت در توسعه کشور و ایجاد خودباوری با توجه به نیروی کار فراوان می تواند صورت پذیرد.

توسعه بخش خدمات : بخش خدمات شامل خدمات مهندسی ، پزشکی ، توریستی ، ترانزیت و ... در کشور که از پتانسیل بالایی برخوردار است می تواند با ترویج کار آفرینی و تغییر نگرشها در نحوه بکارگیری این پتانسیلها نقش بسیار ارزشمندی در توسعه اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی کشور ایفا نماید .ردگیری فرصت ها بسیار حیاتی است .

پیش­نویس اولیه طرح کسب و کارتوسط بخش خصوصی در سال ۸۸ تهیه گردیده، توسط نمایندگان مجلس در کمیسیون اصل ۴۴ به عنوان کمیسیون اصلی و ۸ کمیسیون فرعی دیگر تکمیل شده، یک فوریت آن در بهمن ۸۹ وکلیات آن نیز در شهریور۹۰ تصویب و نهایتاً جزئیات آن در تاریخ (30 آذرماه 1390) در صحن علنی مجلس به تصویب رسیده و برای تائید به شورای نگهبان ارسال شده است. در خاتمه به نقاط قوت وضعف این طرح اشاره­ای میکنیم :

نقاط قوت، فرصتها

1.  تسریع در ثبت شرکتها

2.   حمایت از سرمایه-گذاران

3.   صدور کارت ملی بازرگانی به کلیه فعالان اقتصاد

4.   واگذاری طرحهای عمرانی و طرح¬های بخش انرژی به شرکتها و موسسات خصوصی

5.   تشکیل دادگاههای تخصصی و اختصاصی برای دعاوی تجاری حداکثر ظرف مدت 3 ماه

6.   استفاده از واحدهای مسکونی توسط شرکتها برای انجام امور دفتری و مشاوره تخصصی

7.  این طرح بر اساس مشکلات واقعی و ملموس تولیدکنندگان و سرمایه¬گذاران و کارآفرینان داخل ایران تدوین شده و در طراحی آن از ظرفیتهای قانونی موجود استفاده شده است.

نقاط ضعف و تهدیدها

1.  پس از ورود کالا به کشور، با کالاهای خارجی مطابق با کالاهای داخلی رفتار می­شود که این امر سبب می­شود نظارت کافی بر کیفیت کالاهای وارداتی نباشد و به عنوان یک رقیب جدی برای کالاهای تولید داخل محسوب می­شود که این امر سبب کاهش انگیزه تولیدکنندگان داخلی می­شود.

2.  استفاده از فرمهای استاندارد تهیه شده توسط اتاق ایران برای اعطای تسهیلات، اخذ وثیقه و ضمانتنامه­ها

3.  استناد به آمار بانک جهانی: احکام پیش‌نویس طرح ایجاد فضای مساعد کارآفرینی و رفع موانع کسب و کار بر اساس گزارش‌های «انجام کسب و کار» بانک جهانی تهیه شده بود در حالی که گزارش کسب و کار بانک جهانی هم از نظر پیش‌فرض‌ها و هم از نظر مبانی نظری و نتایج، مورد قبول و استناد نیست.

4.  کم توجهی به برخی قوانین جاری کشور

5.  ورود به حوزه سیاست‌های کلی نظام

6.  در تهیه و تدوین این طرح، به خواسته های اصناف توجهی نشده است.

7.  با توجه به شناخت از جامعه روستایی ، از Grassroot.org  چه استفاده­هایی می­توانیم برای ترویج کار آفرینی در روستاها می­کنیم؟

Grassroots ها سازمان های مردم نهاد هستند که بدون حمایت از طرف دولت و بصورت خود جوش توسط عامه مردم بوجود آمده­اند . سازمانهای مردم نهاد در کلی ترین معنایش به سازمانی اشاره می­کند که مستقیماً بخشی از ساختار دولت محسوب نمی شود، اما نقش بسیار مهمی بعنوان واسطه فرد فرد مردم ( اجزای اصلی اجتماع ) و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا می­کند. بسیاری از سازمانهای مردم نهاد غیر انتفاعی نیز هستند. این سازمانها از طریق کمک های مردمی ، سازمانهای دولتی ، توسط خود دولت یا ترکیبی از طرق مذکور تامین می­شود .

سازمانهای مردم نهاد برای رسیدن به اهداف گوناگونی فعالیت می­کنند و معمولاً در جهت پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی اعضا در حرکت هستند. برای مثال به بهبود وضعیت محیط زیست ، تشویق گروهها و مردم به رعایت حقوق بشر ، بالا بردن سطح رفاه اقشار محروم و آسیب پذیر با مطرح ساختن یک برنامه مشترک و دسته جمعی می­توان اشاره نمود.

سیدو و کائور(2006)در تبیین راهکارهای ترویج کارآفرینی در جوامع روستایی برنامه ترویج را نیازمند چهار بعد اساسی شامل :

آگاه سازی ،انگیزش ، توسعه مهارت¬های حرفه¬ای و پیگیری مستمر  دانسته اند.

تشکل‌های مردم‌نهاد در ایران

 در ایران به آن سازمان مَردُم‌نَهاد (به اختصار: سَمَن) یا تشکل غیر دولتی می‌گویند که به نظر می‌رسد باتوجه به بافت حکومت در ایران، که «دولت» بخشی از قوای حاکم می‌باشد، بهتر است از معادل سازمان غیر حکومتی استفاده شود.

 سازمان‌های مردم‌نهاد، اساسا با تاکید بر ۳ اصل داوطلبانه، غیر انتفاعی و غیر سیاسی تشکیل و تاسیس می‌شوند. بودجه سازمان‌های مردم‌نهاد از راههای ذیل تامین می‌گردد:

 کمک و هدایای مردمی

 وقف و حبس

 کمک‌های مالی از سازمان‌های دولتی و غیر دولتی

 کمک‌های مالی از سازمانهای بین‌المللی (با رعایت مقررات مربوطه)

 وجوه حاصل از فعالیتهای سازمان و انجام پروژه در چارچوب اهداف و اساسنامه و آیین نامه سازمان

 حق عضویت در سازمان

 بدیهی است هرموسسه یا بنیاد غیردولتی باتوجه به نیازاعضای خود، موضوع فعالیت مشخصی را پی می‌گیرد موضوعاتی مانند: دین، آموزش، بهداشت، محیط زیست، اشتغال، فرهنگ، هنر، جوانان، کودکان، زنان، سالمندان و یا موضوعات تخصصی و علمی.

 به عقیده بعضی از صاحبنظران، تشکلهای مردم‌نهاد به چندین دلیل ممکن است شکل بگیرند که مهمترین آنها:

 اهداف انسان دوستانه

 احساس نیاز یا تجربه شخصی در برخورد با معضلات اجتماعی

 دستورات و سفارشات بزرگان در نیکوکاری و حرکتهای انسان دوستانه

 تشکل‌های غیر دولتی برای ادامه فعالیت خود نیازمند ویژگی‌هایی هستند که ضامن بقا و موفقیت آنهاست که می‌توان به رئوس آن اشاره کرد:

خودجوشی ونیازطبیعی-اهداف مشترک اعضا- قانونمندی- برنامه وفعالیت مدون- مشارکت وجلب مشارکت(عضوپذیری)- استقلال

سابقه تشکل‌های مردم نهاد در ایران

 مساجد، تکایا، هیات‌های مذهبی و قهوه خانه‌ها را نهادهای غیردولتی سنتی قدیمی می‌دانند وپس ازآن صندوق‌های قرض الحسنه، خیریه‌ها، انجمن‌های اسلامی وحتی دوره‌های فارغ التحصیلی در دوران بعدتر و سپس اتحادیه‌ها، اصناف و نظام‌های صنفی ومهندسی و غیره، شکل‌های جدیدتر نهادهای مدنی هستند که البته رفته رفته می‌بایست ازدست مدیران نیمه دولتی خارج شوند


توسعه روستایی عامل بهبود شرایط زندگی افراد کم درآمد ساکن روستا و خودکفا ساختن آنان در روند کلی توسعه یک کشور است و این خودکفایی جزو برنامه های کارآفرینی است. از اهداف کارآفرینی ، توسعه پایدار روستایی است و در این رابطه  
 Grassroots  ها ر ا در پرداختن به صنایع روستایی ، صنایع تبدیلی و صنعت گردشگری (توریسم ) و ایجاد مشاغلی نظیر فرش بافی و صنایع دستی و یا تولیدات اولیه خانگی که سبب کاهش مهاجرت روستاییان به شهرها می شود بکار برد. در این بین کشورهایی چون مالزی ، چین ، هند و امریکا سرمایه گذاری وسیعی در کارآفرینی روستایی انجام داده اند .

پترین کارآفرینی روستایی را مجموع سه گزاره ذیل تعریف می کند:

1. نیرویی که سایر منابع را برای پاسخ گویی به یک تقاضای بی پاسخ بازار بسیج می کند .

2. توانایی خلق و ایجاد چیزی از هیچ .

3. فرایند خلق ارزش به وسیله مجموعه واحدی از منابع در راستای بهره گیری از یک فرصت آنچه در

مجموع می توان برای تعریف مقوله کارآفرینی روستایی بکار برد .

جوامع روستایی ایران و ایجاد سازمانهای مردم نهاد

بشکل نسبی می­توان جوامع روستای را از لحاظ فرهنگی ، عقیدتی ، مذهبی و ... جوامعی همگن و متجانس بشمار آورد که در تشکیل سازمانهای مردم نهاد از پتانسیل بالایی برخوردار هستند. فلسفه وجودی Grassroots  ها مشارکت مردمی جامعه در انجام فعالیت­هایی است که باعث بالا رفتن مهارتها ، رفاه عمومی ، توزیع مجدد ثروت ، بوجود آمدن حس مهم بودن و تعلق ، افزایش فرهنگ عمومی و درک درست از جایگاه خود بعنوان عضوی موثر در سطح خرد و کلان جامعه از لحاظ سیاسی ،اقتصادی ، اجتماعی ، کاهش فقر و توانمندي اقتصادي ،گرد هم آمدن داوطلبانه... می­باشد.

برای اینکه از این مقوله در روستاهای ایران که اهمیت آن امروزه بر هیچکس پوشیده نیست استفاده کنیم نیازمند ایجاد بسترها و سازوکارهای مرتبط با این مقوله هستیم که به اجمال در ادامه آمده است:

1.  تعریف شاخص­هایی برای گروه بندی روستها از لحاظ قرابت فرهنگی ، مذهبی ، جغرافیایی ، قومی و دیگر عواملی که ممکن است تاثیر مهمی در این گروه بندی داشته باشد. ضمناً در اینجا توجه به مزیت رقابتی هر روستا یا مجموعه از روستاها از اهمیت ویژه­ای برخوردار است.

2.  ایجاد بسترهای لازم برای ایجاد فرهنگ ،نگرش و زبان مشترک بین روستائیان برای همسو کردن فعالیت­های موجود و فعایتهایی که در آینده قرار است شکل بگیرد.که در اینجا نقش کارشناسان و مروجان آموزش و ترویج کرآفرینی بسیار پررنگ خواهد بود.

3.  پس از درک افراد و اعضای تشکل های مردم نهاد از شرایط خود و نقش آنها در فرآیند نسبت به تعیین اهداف مشخص ، قابل لمس و درک با مشارکت همه اعضا اقدام بکنیم .

4.  تلاش کنیم مهارت های لازم را  ( نظیر:  توانمندسازي فردي ،توانمندسازي اجتماعي و توانمندسازي اقتصادي )در صورت نیاز با مشارکت خود روستائیان با کمک سازمانهای مردمی و احیاناً دولت آموزش بدهیم و اگر خود مهارت لازم را داشتند نسبت به ارتقا آن اقدام کرده تا بهره وری از منابع و داده­ها را تا حد اکثر ممکن افزایش دهیم .

5.  تامین منابع مالی برای مقاصدی نظیر آموزش،ایجاد واحدهای زودبازده ،تعاونیها ، حمل و نقل ،ایجاد بازارهای محلی در مقاطع ( همیشگی ، هفتگی ، ماهانه ، فصلی و سالیانه  )، ایجاد جشنواره های روستایی با هدف شناساندن محصولات و فعالیت­های هر روستا ،  آموزش و کاربرده تکنیک های بازاریابی و ارتقای کیفیت محصولات برای فراهم شدن قدرت رقابت ( در سطح محلی ، منطقه­ای ، کشوری و در شرایط ایده­آل بین­المللی )

در ادامه به زمینه­هایی که روستائیان میتوانند در آن فعالیت کنند اشاره میشود:

مقوله های کارآفرینی در روستاها

صنایع دستی:از جمله صنایع ریشه‌دار در مناطق روستایی محسوب می‌شوند و به جرات می‌توان گفت روستاها زادگاه این صنایع محسوب می‌شوند. اینگونه مصنوعات یا مورد استفاده شخصی و خانوادگی قرار می‌گیرند یا اینکه به عنوان کمک‌خرج (در کنار درآمد اصلی از کشاورزی) مورداستفاده قرار می‌گیرند. مواد اولیه موردنیاز صنایع دستی, به‌وفور در مناطق روستایی موجود می‌باشد, بعلاوه اینکه نیازمند دانش فوق‌العاده یا فناوری سطح بالایی نیز نمی‌باشند. این صنایع, زمینه اشتغال مناسبی نیز برای زنان (به عنوان قشر عظیمی از جمعیت روستایی) محسوب می‌شود: از یک طرف آنان را از فضای خانه دور نکرده و از طرف دیگر با شرایط جسمانی و روحی آنان سازگاری بیشتری دارد]7[.البته هدف اولیه این صنایع در گذشته تامین نیاز خانوار بوده است، بعدها با افزایش مصنوعات ماشینی این هدف کمرنگ شده. البته باید در نظر داشت که امروزه می توان به صنایع دستی به عنوان یک منبع درآمد بالقوه نگریست . در ایران صنایعی چون فرش ، گلیم ، گبه و ساخته های مسی(نظیر سینی ،گلدان و ...)تولید شده و به بازارهای داخل و خارج صادر می شوند .

 

صنعت گردشگری (توریسم): امروزه صنعت گردشگری جزو صنایع رو به رشد در جهان به شمار می رود و سرمایه گذاری های وسیعی در این زمینه صورت گرفته است . عمدتاٌ گردشگران به دو دلیل به یک کشور می روند :یا می خواهد آثار باستانی یک کشور را مشاهده نمایند و یا می خواهد از مناظر طبیعی دیدن کنند . روستاها مکانی است که به واسطه داشتن هر دو شکل بالا می توانند مورد توجه باشند یکی برای قدمت تاریخی سکونت روستاییان در یک منطقه و دیگری به علت طبیعت زیبا و بکر مناظر اطراف روستا . در این بین روستاییان می توانند به روش های زیر کسب درآمد کنند که عبارتند از :

1. به عنوان راهنمای جهانگردان برای نشان دادن مکانهای دیدنی

2. از طریق فروش صنایع دستی خود .چراکه جهانگردان معمولاٌ علاقه مندند از هر منطقه که بازدید می کنند یک یادگاری داشته باشند .

  فروش تولیدات اولیه خانگی:بسیاری از روستاییان با مازاد تولید خود روبرو هستند و این مازاد تولید که افزون بر نیاز های داخلی آن ها است ، می تواند برای کسب درآمد روستاییان مفید باشد . بسیاری از زنان روستایی در یک روز هفته (که به نام چهارشننبه بازار ،شنبه بازار و ...)معروف است محصولات خود اعم از منسوجات ، لبنیات ،تخم مرغ و ... را برای فروش به شهرها می برند این محصول چون بدون واسطه به شهرها می آید، ارزان تر بوده و لذا شهر نشین ها تمایل زیادی به خرید آن دارند .حتی امروزه برخی از جهانگردان نیز علاقه وافری به دیدن این بازارها و خرید از آن دارند .

نتیجه گیری

کارآفرینان موتور محرکه توسعه اقتصادی هستند و در توسعه کشاورزی و بالاخص توسعه روستایی جایگاه ویژه دارند . توسعه روستایی را نیز می توان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کم درآمد ساکن روستا و خودکفا ساختن آنان در روند کلی توسعه یک کشور دانست . لذا با توجه به مفهوم کارآفرینی و توسعه روستایی می توان ارتباط این دو را فهمید . توسعه روستایی جایگاه ویژه ای در بحث توسعه پایدار دارد و یک کارآفرین روستایی کسی است که نیروی سایر منابع را برای پاسخ گویی به یک تقاضا بی پاسخ بازار بسیج می کند .او توانایی خلق و ایجاد چیزی از هیچ را دارد .مبحث توسعه پایدار امروزه در جهت توانمند سازی روستاییان مطرح است و کارآفرینی امید زیادی را در زمینه تحقق آن پدید آورده است .کارآفرینی امروزه در روستاها امیدوار است که بتواند مشکلات معیشتی ، اقتصادی و اجتماعی آنان را از این راه برطرف کند . در بسیاری از کشورها نظیر مالزی ، چین و هند و امریکا نیز به همین دلیل توجهات زیادی را به امر کارآفرینی در روستا داده اند و طرح هایی را برای کارآفرینی و اشتغال زنان در روستاها پیاده کرده اند و در آن به پیشرفتهای چشمگیری دست یافته اند.

 




:: بازدید از این مطلب : 35
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 مهر 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: